هر چیز بسته را گویند که به دشواری وا شود و دیر حل گردد و ظاهراً این لغت با انیسه تصحیف خوانی شده است و در اصل لغت انبسته است. (برهان) (ناظم الاطباء). رجوع به انبسته شود، زعفران. (مهذب الاسماء) ، خون سیاوشان. (مهذب الاسماء)
هر چیز بسته را گویند که به دشواری وا شود و دیر حل گردد و ظاهراً این لغت با انیسه تصحیف خوانی شده است و در اصل لغت انبَستَه است. (برهان) (ناظم الاطباء). رجوع به انبسته شود، زعفران. (مهذب الاسماء) ، خون سیاوشان. (مهذب الاسماء)
این جهانی. دنیوی. مقابل آن سری: هر ذلیلی که حق عزیز کند آن عزیزیش این سری منگر. خاقانی. ، تباه و ضایع نمودن کرم چیزی را. (آنندراج). بید زدن و بید خوردن و ضایع شدن از بیدخوردگی. (اشتینگاس) (ناظم الاطباء) ، برانگیختن. (از آنندراج) ، پریشان نمودن. (از آنندراج) ، بخشم درآوردن، آزردن، زخم کردن و مجروح نمودن، شکافته شدن. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس)
این جهانی. دنیوی. مقابل آن سری: هر ذلیلی که حق عزیز کند آن عزیزیش این سری منگر. خاقانی. ، تباه و ضایع نمودن کرم چیزی را. (آنندراج). بید زدن و بید خوردن و ضایع شدن از بیدخوردگی. (اشتینگاس) (ناظم الاطباء) ، برانگیختن. (از آنندراج) ، پریشان نمودن. (از آنندراج) ، بخشم درآوردن، آزردن، زخم کردن و مجروح نمودن، شکافته شدن. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس)